شش ماهگی
هورا ...هورا..بالاخره پسر گلم شش ماهه شدورسما به جمع غذا خور ها پیوست مامانی از ذوق هر روز برات غذاهای خوشمزه درست می کنه تا تو نوش جون کنی ولی شازده کوچولودوست داره فرنیشو سر بکشه ههههههه .عزیزکم روز اخر از ماه ششم بردمت بهداشت وواکسن زدی خیلی گریه کردی ولی همین که بابایی بغلت کرد اروم شدی اونجا گفتن یه کمی وزنت کمه ومن خیلی دست پاچه شدم واز از اون روز همش مجبورت میکنم بیشتر از دست پخت مامانت نوش جان کنی و الان دو روزه که می تونی چند لحظه ای بدون کمک بشینی تازگیها تو روروک که می زارمت خودتو هل میدی جلو خیلی دوست دارم هر چه زودتر راه رفتنت رو ببینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی